گذری بر تولد یک سالگی

گذری بر تولد یک سالگی

ثنا جان ، همیشه دوست داشتم بعد از تولد فرزندم یک ولیمه مفصل بدم ،اما بعد از بدنیا اومدن تو بدلیل اینکه زود اومدی ،تو دستگاه بودی وزردی داشتی نشد ،تازه یک مولودی هم نذر داشتم خلاصه بهمن 89 تصمیم گرفتن که یک تولد باشکوه برای یکسالگیت بگیرم وقتی با بابا مشورت کردیم به این نتیجه رسیدیم که توی یک تالار برگزار کنیم .تالار نگاه رو انتخاب کردیم وصد نفر از دوستان واشنایانی که زحمت کشیده بودن وبرای به دنیا اومدنت به دیدن ثنا خانم گل اومده بودن دعوت کردیم.
تقریبا یک ماه درگیر این مراسم بودم ،عین یک مجلس عروسی، برای خودم وشما دنبال لباس بودم (مجلس فقط خامها بودن)،سفارش کیک (گارفیلدنارنجی رنگ)وخلاصه....یک خانم دعوت کردم تا مولودی بخونه.اما بشنویم از شما که اون روز صبح زود بیدار شدی (مراسم برای ناهار بود)وخلاصه ساعت1 قبل از ناهار که می خواستند مولودی بخونن کلی نق زدی ،خوب حق داشتی آخه خوابت میومد وخانمی که مولودی می خوندبا خنده گفت عجب عروس بد اخلاقی!!!!!!!!!!!!!وهمه خندیدن .
اما موقع ناهار تو بغل مامان خوابت بردومن با اون کفش پاشنه بلند در حالی که شماتو بغلم بودی باید سر همه میزها میرفتم وخوشامد میگفتم .
کادوی مامان بابا به دختر گلشون یک النگوبود .
داشتم دنبال عکسای تولد یکسالگیت میگشتم بزارم تو وبلاگت اما نتونستم یک عکس خوب پیدا کنم چون شما اصلا نمی ذاشتی ازت عکس بگیریم با اون اوقاتت ،خوشگلم .خلاصه تونستم همین یک عکس وبزارم ؛راستی خیلی برات دنبال لباس گشتم واین لباس رو از پاساژگاندی گرفتم البته تواین عکس زیاد مشخص نیست چون روش یک کت سفید تنت کردم آخه هواسرد بود وپیراهنت رکبابی .
تاریخ : 13 مرداد 1392 - 21:35 | توسط : maman goli | بازدید : 1015 | موضوع : فتو بلاگ | 14 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام