گفتار خصوصی

دختر گلم این یکماه گذشته خیلی با خودت حرف میزنی ،جالب اینه که این گفتار نامفهوم یه زیبایی خاصی داره واز هر 4-5 کلمه یکیش بابا ،یکیش مامان وسومی دوست همیشگیت دد است .دد اسم یک کارتون ترکیه البته اسم شخصیت داستان پ پ است که شما بهش دد میگی وفکر میکنم هفتاد درصد سخنرانیهای نامفهوم شما در مورد دد است.

عزیز دلم اونقدر شیرینی که گاهی میخوام ساعتها نگات کنم .تازگیها تمام عروسکاتومی بری پشت ناهارخوری ومیخوابونی .عشق مامان بچه داریت هم خیلی خوبه .براشون غذا درست میکنی ولای یک ملافه میپیچونیشون ،عجب لذتی می بره مامان.

واما بشنویم از اینکه وقتی مامان میخواد درس بخونه که صد دفعه میگی اپ که منظورت همون آب هست ولی خوب میخوای مامانو از جاش بلند کنی ناقلا ،اب بازی توی لیوان هم یکی دیگه از سرگرمیاته ومامان برای اینکه بتونه دوخط درس بخونه خوب بهت باج میده.

نفسم فردا کلاس دارم ولی شما تا الان که ساعت 12.20 شبه بیداری واثاری از خواب در چهرت مشاهده نمیشه.

شب خوش دختر نازم


تاریخ : 21 آذر 1391 - 08:37 | توسط : maman goli | بازدید : 1225 | موضوع : وبلاگ | 3 نظر

عزاداری امام حسین

ثنا،دختر خوشگل مامان امشب شب تاسوعاست ومن تصمیم گرفتم شما رو ببرم به یکی از مجالس عزاداری امام حسین .

امشب حال مامان خیلی دگرگون بود .یاد سال 87 افتادم که یه روز بابایی اومد گفت بریم کربلا ،انگار دنیارو بهم داده بودن ،آخه میدونستم از پیش امام حسین محاله دست خالی برگردم ،13 اسفند عازم بودیم با دوست بابا (اقای شیردستیان وخانمش).

مامان، نمیدونی چه سفری بود انشاا... بزرگتر که شدی می بریمت .ثمره اون سفر واشکهایی که ریختم پایان انتظارم بود ،برای امدن تو که عزیز ترینم تو زندگی هستی .سالهای تنهایی به سر رسیدوفرشته کوچولوی من هدیه امام حسین بود .

امشب به پاس داشتن تو برای همه کسانی که در انتظار فرزندن دعا کردم.

تو مراسم عزاداری امشب خیلی با مامان همکاری کردی فقط موقعی که چراغا رو خاموش کردن کمی ناراحت شدی ووقتی مامان گریه میکرد با دستای کوچولوت اشکهای مامان رو پاک میکردی.

دختر عزیزم عاشقانه دوست دارم ،واز امام حسین تو این شب عزیز میخوام که خوشبخت و عاقبت بخیر باشی.



تاریخ : 04 آذر 1391 - 09:40 | توسط : maman goli | بازدید : 1011 | موضوع : وبلاگ | یک نظر