مسافرت

عزیزم هفته پیش یعنی چند روز بعد از تولدت با بابایی سه تایی رفتیم کیش 

فکر میکنم خیلی بهت خوش گذشت ،آخه دختر گلم عاشق طبیعته .

هر دوروز شما رو بردیم پارک تا با اسباب بازیها بازی کنی اخه تازه کم کم خوشت اومده تاب بازی کنی اما همچنان از سرسره میترسی گمونم دلت هری میریزه تو نمیدونم باید بزرگتر چی تا خودت بگی چرا دوس نداری.

یکشب بردیمت روی یکی از این کشتی ها اما نمیدونم چرا از ساز وآوازخوشت نیومد .شاید بخاطرسوتهایی بود که مسافرها میزدن .توی فرودگاه هم موقع رفت وهم برگشت از بابا خواستی تا برات یه ماشین کوچولو بخره وخانم فروشنده رومتعجب کردی چون گفت مگه دختر هم ماشین دوست داره!!!!!!!!!!!!!!!

توی این مسافرت یادگرفتی که تنهایی از پله بالا وپایین بری .تازه اینکه شیر خشک روهم تواین سفر ترک کردی البته مامان تا حالا به این دلیل بهت شیر خشک میداد که شما هیچ شیر دیگه ای نمی خوری وکار سومی که جزو فواید این سفر بوداینکه یادگرفتی با نی ابمیوه بخوری.

خلاصه برای شما دختر گل این سفر خیلی خوب بود

همیشه به گردش دختر نازم


تاریخ : 06 اسفند 1391 - 10:28 | توسط : maman goli | بازدید : 982 | موضوع : وبلاگ | 6 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام